مهریهای که داماد توان پرداخت آن را ندارد، در شریعت محل اشکال است و اگر استطاعت پرداخت وجود داشته باشد اما نیت پرداخت صادقانه نباشد، حتی میتواند موجب حرمت در قاعده زوجیت شود. بنابراین در فرهنگ قرآن، مهریه باید برمبنای توان واقعی، نیت خالص و توافق عاقلانه تعیین شود.مهریه، اسباب مهر است و ریشه واژه آن «صداق» از صداقت میآید. فلسفه مهریه، پیوند دلها و تقویت صداقت میان زن و مرد است، نه تبدیل شدن به ابزار کنترل، فشار یا رقابت. متأسفانه امروز در جامعه، مهریه از مسیر اصیل خود فاصله گرفته و به عرصهای برای خودنمایی وتفاخر بدل شده است.وقتی درمهریه رقمهای نجومی و غیرمنطقی مطرح میشود، نشانهای روشن از نفهمیدن معنای حقیقی مهریه است؛ چه از سوی تعیینکننده و چه از سوی پذیرنده. چنین رفتارهایی بیانگر آن است که فلسفه ازدواج و مهریه، بهجای صداقت و مهر، به نمایش و مضحکهای فرهنگی تبدیل شده است. ریشه این نابسامانی در ضعف فرهنگ عمومی و بیتوجهی به اصلاح و تکمیل آن نهفته است. فرهنگ عمومی جامعه ما بهحال خود رها شده و فضای مجازی، سلبریتیها و رسانههایی که گاهی دچار افراط و تفریط میشوند، آسیبهای جدی به ذهن و رفتار مردم وارد کردهاند. نتیجه آن شکلگیری نگاههای غلط به مفاهیم بنیادینی چون ازدواج، خانواده و مهریه است.
برای رهایی از این وضعیت، جامعه نیازمند بازگشت به فرهنگ قرآن واهل بیت و سبک زندگی شهداست چراکه امروز بزرگترین معضل اجتماعی ما، غفلت از اصلاح فرهنگ عمومی و فقدان بازخوانی ارزشهای اصیل دینی است. اگر جامعه از تجملگرایی، چشم و همچشمی و مظاهر بیمنطقی فاصله نگیرد، ازدواج از مسیر پاکی و طهارت خود دور خواهد شد. بازگشت به منطق قرآن و بازفهمی فرهنگ اصیل ازدواج، ضرورتی است که بدون آن، خانواده در معرض تزلزل باقی خواهد ماند.